انـــــــــــــعــــــــــــــــام

مشخصات مدیر وبلاگ

هانی[810]

پیوندهای روزانه

وَ ما عَلَینا... باغچه کلام یاران همسنگر مجله شبانه... وبلاگ نویسی... مذهبی ها سایت پیچک (... آرشیو پیوند روزانه[7]

پیوند دوستان

در انتظار... سیب سرخ گل رازقی عکس و مطلب... hamidsportcars دوراهک سرچشمه ادب و... پایگاه فرهنگی... ...عاشقم بر... وبلاگ عقل...

لوگوی دوستان

آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 129875
کل یادداشتها ها : 61

انـــــــــــــعــــــــــــــــام

نوشته شده در تاریخ 91/7/15 ساعت 7:58 ع توسط هانی

نظر()

پسر بچه

پسر بچه ای وارد بستنی فروشی شد و پشت میزی نشست .

پیش خدمت یک لیوان آب برایش آورد .

پسر بچه پرسید : یک بستنی میوه ای چند است ؟

پیش خدمت پاسخ داد : هزار تومان .

پسر بچه دستش را در جیبش برد و شروع به شمردن کرد .

سپس پرسید : یک بستنی ساده چند است ؟

پیش خدمت با عصبانیت پاسخ داد : 500 تومان .

پسر دوباره پولهایش را شمرد و گفت : لطفا یک بستنی ساده .

پیش خدمت بستنی را آورد و به دنبال کار خود رفت .

پسرک نیز پس از خوردن بستنی پول را به صندوق پرداخت کرد و رفت .

وقتی پیش خدمت بازگشت از آنچه دید حیرت کرد زیرا در کنار ظرف خالی بستنی یک اسکناس 500 تومانی گذاشته شده بود برای انعام پیش خدمت ....

آقا بیا (...

پیام رسان

+ سلام . من یه کاربر قدیمی ام ... تقریبا سه سال پیش تو جمعتون بودم ... امشب میخوام حرف بزنم ... میخوام بگم چقدر از دنیامون دور شدیم ! چقدر حواسمون به دوستامون و آشناهامون نیست ! چقدر از هم فاصله گرفتیم ... از اینا بگذریم ... چقدر از خدامون فاصله گرفتیم ! دو سه سال پیش بود اینجا حال و هوای دیگه ای داشت ... خیلی خوش میگذشت ... اما ... ادامه در نظرات

+ آقاســـــــــلام!بازمنــم ،خاک پایــــتان . دیـــوانه ای که لک زده قلبــــش برایــــــتان ! در این کلاس ســــرد حضور تو واجب است این بار چندم است که استاد غایب است ؟ نرگس شکفتــــه است تو را داد می زنـــد آقا بیا که فاصـــــله فــــــریاد می زنــــــــد این روزها نمی شــــــــــــود اندوهگین نبود دلــــــواپس نهایــــــــت تلخ زمیــــــــن نبود تب کرده مادرم ز غمت مدتـــــی مدیـــــــد هذیان ماد

+ جیم جمعه معنی جوش وخروش میم جمعه معنی مستی وهوش عین جمعه عشق بازی می کنم گرمی دل جمله سازی می کنم های جمعه هق هق وسوز دعا خواندن ندبه به صبح جمعه ها جمعه یعنی عشق و شور انتظار جمعه یعنی اشک بر هجران یار مژده یاران بر دلم گشته برات می رسد سردار از سوی فرات *اللهم عجل لولیک الفرج*

+ اگر از گناه *مطهری* ، *رجایی* هست که *بهشتی* باشی و اگر *با هنر* شهادت آشنایی *مفتح* درهای بهشت می شوی و اگر *با همت* تقوا پیشه کنی ، *صیاد* دلها می گردی ... *شهدا را یاد کنید حتی بایک صلوات*

+ چند صباحی است ، که استان ما ( خراسان جنوبی ) با قدوم مبارک و پربرکت مرجع عالیقدر جهان اسلام ، حضرت آیت الله نوری همدانی ، منور شده است . چشم همه ی هم استانی ها روشن .

+ عالم همه محو گل رخسار *حسین* است / ذرات جهان درعجب از کار *حسین* است / دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ؟ / یعنی که خدای تو عزادار *حسین* است ...

+ سال جدید تحصیلی را به شما تبریک میگم ، امیدوارم شما هم مثل من به درجات بالای علمی دست پیدا کنید !! :)

+ وقتی که می رفتی بهار بود ... تابستان که نیامدی پاییز شد ... پاییز که برنگشتی پاییز ماند ... زمستان که نیایی پاییز می ماند... تو را به دل پاییزی ات ، فصل ها را به هم نریز !!!

+ *بـــــــــــــاران* که می بارد ... دلـــم تنـــگ تر می شود! *چتـــــــــــــرم* را برمیدارم و راه می افتم .... من بغــــض می کنم .... آسمان گریه ....

+ * تعجیل در فرج آقا ، دیگر گناه نکنیم ....*