بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 15
کل بازدید : 129715
کل یادداشتها ها : 61
خدا با اسم اعظم یا علی گفت
ملک در اولین دم یا علی گفت
عجب سری است در خلقت که از خاک
چو برمی خاست آدم یا علی گفت
عصا در دست موسی اژدها شد
کلیم آنجا مسلم یا علی گفت
مسیحا دم از آن گردید عیسی
که در دامان مریم یا علی گفت
محمد در شب معراج برخاست
به قصد قرب اعظم یا علی گفت
ز لیلایی شنیدم یا علی گفت
به مجنونی رسیدم یا علی گفت
مگر این وادی دارالجنون است
که هر دیوانه دیدم یا علی گفت
چمن با ریزش باران رحمت
دعایی کرد و او هم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای را باز می کرد
به گوش غنچه کم کم یا علی گفت
مگر خیبر ز جایش کنده می شد
یقین آنجا علی هم یا علی گفت