نظرات ارسالي
+
چرا اخه با احساسات و خواب مردم بازي ميشه؟؟؟؟همه به اميد انتخابات صبح زوداز خوابشون زدن اومدن اينجا...اينجا هم هيچ خبري نيست....*اقا من به مديريت سايت اعتراض دارم*...:))....

شکار لحظه ها
96/6/4
+
سلام . من يه کاربر قديمي ام ... تقريبا سه سال پيش تو جمعتون بودم ...
امشب ميخوام حرف بزنم ...
ميخوام بگم چقدر از دنيامون دور شديم !
چقدر حواسمون به دوستامون و آشناهامون نيست !
چقدر از هم فاصله گرفتيم ...
از اينا بگذريم ... چقدر از خدامون فاصله گرفتيم !
دو سه سال پيش بود اينجا حال و هواي ديگه اي داشت ...
خيلي خوش ميگذشت ...
اما ... ادامه در نظرات
.*تنهاي غريب*.
95/5/12
اما با اومدن شبکه هاي اجتماعي، حال و هواي خوب اينجا هم تقريبا از بين رفت .
ديگه کاربرا کمتر به اينجا سر ميزدن .
کمتر نظر ميذاشتن ...
با اومدن شبکه هاي مجازي از هم دور شديم ...
از دوستان ، خانواده ، دنياي واقعي مون ...
حتي بچه ها با وجود سن کمشون درگير اين فضاهان ...
کودکي و کودک بودن يادشون رفته ...
يادشون رفته به جاي تلگرام و اينستا و لاين بايد گرگم به هوا و قايم باشک و 10، 20، 30، 40 و فوتبال و واليبال بازي کنن ...
هعي ...
+
اگر از گناه *مطهري* ، *رجايي* هست که *بهشتي* باشي و اگر *با هنر* شهادت آشنايي *مفتح* درهاي بهشت مي شوي و اگر *با همت* تقوا پيشه کني ، *صياد* دلها مي گردي ... *شهدا را ياد کنيد حتي بايک صلوات*
يا مهدي (عج)
95/1/21
+
هميشه در زندگيت جوري زندگي کن که ” اي کاش” تکيه کلام پيريت نشود . . .

يا مهدي (عج)
95/1/21
+
مسير نجف به کربلا ... اربعين 94

بزرگترين توليد کننده
94/10/11
+
دختر: مي دوني فردا عمل قلب دارم ؟
پسر: آره عزيز دلم . .
.
دختر: منتظرم ميموني ؟
پسر رويش را به سمت پنجره اطاق دختر بر ميگرداند تا دختر
اشکي که از گونه اش بر زمين ميچکد را نبيند و گفت ، منتظرت ميمونم عشقم . .
دختر: خيلي دوستت دارم . .
پسر: عاشقتم عزيزم . .
.
.
بعد از عمل سختي که دختر داشت و بعد از چندين ساعت بيهوشي کم
کم داشت ، به هوش مي آمد ، به آرامي چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد
*گل مينا *
94/10/2
پرستار : آرووم باش عزيزم تو بايد استراحت کني . .
دختر: ولي اون کجاست ؟ گفت که منتظرم ميمونه به همين راحتي
گذاشت و رفت ؟
پرستار : در حالي که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالي
ميکرد رو به او گفت ؛ ميدوني کي قلبش رو به تو هديه کرده ؟
دختر: بي درند که ياد پسر افتاد و اشک از ديدگانش جاري شد ..
آخه چرا ؟؟؟؟؟!!
چرا به من کسي چيزي نگفته بود .. بي امان گريه ميکرد . .
+
وقتي که مي رفتي
بهار بود ...
تابستان که نيامدي
پاييز شد ...
پاييز که برنگشتي
پاييز ماند ...
زمستان که نيايي
پاييز مي ماند...
تو را به دل پاييزي ات ، فصل ها را به هم نريز !!!

حرف امروز من
94/9/3
+
.....
جا موندم از قافله کربلا....
شايد ساله ديگه زنده نباشم...
همه چي رو باختم...
باختم
باختم:'( :'( :'(.
................ هيچ توجيهي جز بي لياقتي نداره
بصيرت افزايي😘
94/9/12
اينجور مواقع من سر به سر دوستام ميذارم و ميگم آره بابا تو لايق نبودي !! اما جرئت ندارم با شما شوخي کنم :) اما اينجوريام نيست امام حسين بزرگوارتر از اين حرف ها هستند که دست رد به سينه شيعيان بزنند! من يقين دارم آقا زمان ديگه اي رو براي ملاقات با شما مقرر کردند فقط بايد منتظر رسيدن اون زمان باشيد
يادش بخير بهمن 89 منم در عين ناباوري بدون هيچ هزينه اي از جانب خودمون کربلايي شدم ! در حالي که اصلا فکرشم نميکردم ! اصلا !!! انشالله شمام همينجوري يهوئي کربلايي بشي =)